مقدمه
آفازی یک اختلال زبانی است که بیان و فهم گفتار و توانایی خواندن و نوشتن را دچار مشکل می کند. آفازی همیشه به دلیل صدمه به مغز رخ میدهد و معمولاً در اثر سکته مغزی به خصوص در افراد مسن تر اتفاق می افتد. اما صدمات مغزی که منجر به آفازی میشوند ممکن است در اثر ضربه به سر، تومورهای مغزی و یا از عفونت ایجاد شود. آفازی می تواند آنقدر شدید باشد که ارتباط با بیمار را تقریباً غیرممکن کند یا می تواند بسیار خفیف باشد. اکثر مواقع ممکن است بر یک جنبه خاصی از مهارت های زبانی مانند توانایی بازیابی نام اشیاء، یا توانایی کنار هم قرار دادن کلمات در جملات، یا توانایی خواندن تاثیر بگذارد. با این حال، معمولاً جنبههای متعدد ارتباط مختل میشود و این در حالی است که برخی از مسیرها برای تبادل اطلاعات جزئی در دسترس هستند.
این وظیفه متخصص و آسیب شناس گفتار و زبان است که میزان عملکرد موجود در هر یک از کانال ها را برای درک زبان تعیین کند و این احتمال را ارزیابی می کند که درمان ممکن است استفاده از کانال های موجود را افزایش دهد. در ادامه می توانید اطلاعات بیشتری در مورد انواع مختلف آفازی مانند آفازی گلوبال ، بروکا، ورنیکه، پیشرونده اولیه، آنومیک و آفازی غیر روان مختلط پیدا کنید .
انواع آفازی
بیش از یک قرن مطالعه و پژوهش و تجربه در مورد آفازی به ما آموخته است که اجزای خاصی از زبان ممکن است در برخی افراد آسیب ببیند. ما همچنین یاد گرفته ایم که انواع مختلف آفازی را که با محل آسیب مغزی در هر مورد مطابقت دارد، تشخیص دهیم. برخی از انواع رایج آفازی عبارتند از
آفازی گلوبال
این مدل آفازی شدیدترین شکل آفازی است و به بیمارانی اطلاق می شود که می توانند کلمات قابل تشخیص کمی بیان کنند و زبان گفتاری را کم یا اصلاً درک نمی کنند. افراد مبتلا به آفازی گلوبال نه می توانند بخوانند و نه بنویسند. مانند سایر اشکال خفیف آفازی، افراد می توانند توانایی های ذهنی و شناختی غیرمرتبط با زبان و گفتار را به طور کامل حفظ کنند. آفازی گلوبال در اثر صدماتی که به چندین ناحیه پردازش زبانی وارد شده ایجاد میگردد.این نواحی شامل ورنیکه و بروکا می شود. این مناطق مغز به ویژه برای درک زبان گفتاری، دسترسی به واژگان، استفاده از دستور زبان و تولید کلمات و جملات مهم هستند.
آفازی گلوبال اغلب ممکن است بلافاصله پس از سکته مغزی یا ضربه مغزی در بیمار دیده شود. اگر آسیب خیلی وسیع نباشد، علائم ممکن است در چند ماه اول پس از سکته به سرعت بهبود یابد. با این حال، با آسیب مغزی بیشتر، ناتوانی شدید و پایدار ممکن است ایجاد شود و نکته مهم این هست که پس از تشخیص آفازی گلوبال با پزشک خود در مورد یافتن گفتاردرمانگر در اسرع وقت صحبت کنید.
آفازی بروکا (ناروان یا بیانی)
افراد مبتلا به آفازی بروکا در صحبت کردن بصورت واضح و روان مشکل دارند، اما درک آنها نسبتا می تواند نرمال باشد . این نوع آفازی به آفازی ناروان یا بیانی نیز معروف است. بیماران در تولید جملات گرامری مشکل دارند و گفتار آنها عمدتاً به جملات کوتاه کمتر از چهار کلمه محدود می شود. تولید صداهای مناسب یا یافتن کلمات مناسب اغلب یک فرآیند زمانبر و پر زحمت است. برخی از افراد در استفاده از افعال نسبت به استفاده از اسم مشکل بیشتری دارند. فرد مبتلا به آفازی بروکا ممکن است گفتار را نسبتاً خوب درک کند، به ویژه زمانی که ساختار دستوری زبان گفتاری ساده باشد. با این حال ممکن است درک جملاتی با ساختار دستوری پیچیدهتر سختتر باشد. به عنوان مثال، جمله «مری بادکنک ها را به جان داد» ممکن است به راحتی قابل فهم باشد، اما «بادکنک ها توسط مری به جان داده شد» ممکن است هنگام تفسیر معنای اینکه چه کسی بادکنکها را به چه کسی داده است، چالشی ایجاد کند.افراد مبتلا به این نوع آفازی ممکن است قادر به خواندن باشند اما در نوشتن دچار مشکل هستند.
آفازی بروکا ناشی از آسیب به نواحی گفتار و زبان در مغز و در قسمت شکنج فرونتال تحتانی نیمکره چپ و غیره است. چنین آسیبی اغلب در نتیجه سکته مغزی ایجاد می شود و ممکن است به دلیل ضربه مغزی نیز رخ دهد. مانند سایر انواع آفازی، تواناییهای ذهنی و شناختی که به گفتار و زبان مربوط نیستند ممکن است به طور کامل حفظ شوند. آفازی بروکا به نام دانشمند فرانسوی، پل بروکا، نامگذاری شده است که برای اولین بار مجموعه ای از کمبودهای مرتبط با این نوع آفازی را به آسیب موضعی مغز مرتبط کرد. او این کار را در سال ۱۸۶۱، پس از مراقبت از یک بیمار که فقط می توانست کلمه “tan” را بیان کند، انجام داد.
آفازی غیر روان مختلط
آفازی غیر روان مختلط به افرادی گفته میشود که گفتار پراکنده و پر تلاش، شبیه آفازی شدید بروکا دارند . با این حال، بر خلاف افراد مبتلا به آفازی بروکا، بیماران آفازی غیر روان مختلط در درک گفتار خود مانند افراد مبتلا به آفازی ورنیکه دچار مشکل میشوند . افراد مبتلا به آفازی غیر روان مختلط فراتر از سطح ابتدایی نمیخوانند یا نمینویسند.
آفازی ورنیکه (روان)
در آفازی ورنیکه، فرد در درک معنای کلمه ها و صحبت های دیگران دچار مشکل می شود، در حالی که موقع صحبت کردن و بیان کلمات زیاد دچار مشکل نمیشود. بنابراین آفازی ورنیکه را «آفازی روان» یا «آفازی گیرنده» نیز مینامند. خواندن و نوشتن اغلب به شدت دچار اختلال می شوند. مانند سایر اشکال آفازی، افراد می توانند قابلیت های فکری و شناختی غیرمرتبط با گفتار و زبان را کاملاً حفظ کنند. افراد مبتلا به آفازی ورنیکه می توانند کلمات زیادی تولید کنند و اغلب با استفاده از جملاتی که گرامر صحیح دارند، می توانند با سرعت عادی صحبت می کنند. با این حال، اغلب آنچه که می گویند چندان منطقی و مرتبط نیست و در بیان جملات از کلمات نامربوط استفاده میکنند . آنها ممکن است متوجه نشوند که از کلمات اشتباه استفاده می کنند یا از یک کلمه ای که بی معنی هست استفاده می کنند و اغلب کاملاً آگاه نیستند که آنچه می گویند معنی ندارد.
معمولا بیماران مبتلا به این نوع آفازی حتی در درک جملات تکی و ساده دارای نقص عمیق و مشکل جدی هستند. و این موضوع به این دلیل اتفاق می افتد که در آفازی ورنیکه، افراد در قسمت هایی از مغزشان که برای پردازش معنای کلمات و زبان گفتاری مهم است، آسیب می بینند . چنین آسیبی شامل نواحی گیجگاهی خلفی چپ مغز است که بخشی از ناحیه ورنیکه است. آفازی Wernicke و ناحیه Wernicke از نام عصب شناس آلمانی Carl Wernicke گرفته شده است که اولین بار این نوع خاص از نقص گفتاری را به آسیب در ناحیه گیجگاهی خلفی در قسمت چپ مغز نسبت داد.
آفازی آنومیک
آفازی آنومیک یکی از اشکال خفیف آفازی است. این اصطلاح به افرادی گفته میشود که با ناتوانی مداوم در به یاد آوردن کلماتی که می خواهند در مورد آنها صحبت کنند، (به ویژه اسم ها و افعال مهم) روبهرو میشوند. گفتار آنها روان و از نظر دستوری صحیح است اما پر از کلمات (مانند “چیز”) و عبارات مبهم می باشد . احساس غالب آنها این است که این کلمه نوک زبان شان هست (ولی آنرا بخاطر نمی آورند) و این منجر به این می شود که گفتار آنها به سوی ناامیدی متمایل شود. افراد مبتلا به آفازی آنومیک گفتار را به خوبی درک می کنند و می توانند کلمات و جملات را تکرار کنند. در بیشتر موارد می توانند به اندازه کافی بخوانند. مشکل در یافتن کلمات به همان اندازه که در گفتارشان مشهود است در نوشتار نیز مشهود است.
آفازی پیشرونده اولیه (PPA)
یک سندرم عصبی است که در آن توانایی های زبانی به آرامی و به تدریج مختل می شود. برخلاف سایر اشکال آفازی که ناشی از سکته مغزی یا آسیب مغزی است، PPA توسط بیماریهای تخریبکننده عصبی، مانند بیماری آلزایمر یا دژنراسیون لوبار فرونتوتمپورال ایجاد میشود. PPA ناشی از زوال بافت مغز است. اگرچه اولین علائم، بروز مشکلات گفتار و زبان است اما سایر مشکلات مرتبط با بیماری زمینه ای مانند از دست دادن حافظه اغلب بعداً رخ می دهد.این عارضه معمولاً بهعنوان یک اختلال ظریف زبانی شروع میشود که در شدیدترین مرحله باعث ناتوانی فرد در صحبت کردن میشود. نوع یا الگوی نقص زبانی ممکن است از بیماری به بیمار دیگر متفاوت باشد. اختلال زبانی اولیه ممکن است آفازی روان باشد (یعنی ممکن است فرد با سرعت نرمال کلمات را بیان کند) یا آفازی غیر روان (صحبت کردن سخت می شود و فرد کلمات کمتری تولید می کند). انواع دیگر آفازی که کمتر رایج هستند با اختلال در یافتن کلمه و نامیدن و درک، با بیان نسبتاً حفظ شده شروع می شود.
همانند آفازی ناشی از سکته مغزی یا ضربه مغزی، تظاهرات PPA بستگی به این دارد که کدام قسمتهای نیمکره چپ در هر نقطه از بیماری نسبتاً آسیب بیشتری دیده است. ممکن است فرد در درک گفتار مشکل داشته باشد یا نداشته باشد. در نهایت، تقریباً همه بیماران قدرت تکلم رو بصورت کامل از دست میدهند و قادر به درک زبان گفتاری یا نوشتاری نیستند، حتی اگر رفتارشان در غیر این صورت طبیعی به نظر برسد. علائم و نشانههای سایر سندرمهای بالینی از طریق آزمایشهایی که برای تعیین وجود سایر شرایط استفاده میشوند، یافت نمیشوند. PPA بیماری آلزایمر نیست. اکثر افراد مبتلا به PPA توانایی مراقبت از خود دنبال کردن سرگرمیها را دارند.
آیا درمان یا کمکی برای افراد مبتلا به PPA وجود دارد؟ افراد مبتلا به آفازی پیشرونده اولیه در حال مبارزه با شرایطی هستند که در آن توانایی شان را در صحبت کردن، خواندن، نوشتن و یا درک آنچه می شنوند از دست می دهند. معمولاً افراد مبتلا به آفازی ناشی از سکته مغزی یا ضربه به سر با گذشت زمان و با کمک گفتار درمانی بهبود پیدا میکنند . این مورد برای افراد مبتلا به آفازی پیشرونده اولیه صدق نمی کند. با این حال، افراد مبتلا به PPA ممکن است در طول دوره بیماری خود، از راهها و استراتژی های ارتباطی جدیدی که توسط آسیب شناسان گفتار و زبان ارائه میشود سود ببرند. برخی از خانواده ها نیز از طریق شرکت در گروه های اجتماعی مربوط به آفازی استراتژی های جدیدی را یاد گرفته اند.
سخن آخر
بسیاری از افراد مبتلا به آفازی با داشتن کارت شناسایی که به دیگران میفهماند که آنها دچار مشکل در تکلم هستند میتوانند وضعیت خاص خودشان را به دیگران راحت تر نشان دهند، تا افراد بتوانند بهتر آنها را درک کنند . کارت های شناسایی از سایت انجمن ملی آفازی در دسترس هستند. برخی از وسایل کمکی ارتباطی نیز ممکن است مفید باشند. تکنیکهای غیرکلامی برای برقراری ارتباط، مانند زبان ایما و اشاره به تصاویر، ممکن است به افراد مبتلا به PPA کمک کند تا خود را ابراز کنند. علاوه بر موارد فوق که به طور مکرر توسط متخصصان گفتاردرمانی مشاهده و ارزیابی می شود، بسیاری از نقایص احتمالی دیگر وجود ندارد که دقیقاً در این دسته بندی ها قرار نمی گیرند. برخی از اجزای اختلال آفازی پیچیده نیز ممکن است به صورت مجزا رخ دهند. این ممکن است در مورد اختلالات خواندن (الکسی) یا اختلالاتی که بر خواندن و نوشتن تأثیر میگذارند (الکسی و آگرافیا)، پس از سکته مغزی اتفاق بیفتد . اختلالات شدید در محاسبات اغلب همراه با آفازی است، اما در برخی موارد بیماران علی رغم از دست دادن زبان، محاسبات ریاضی را عالی انجام میدهند.
منبع :انجمن ملی آفازی